تـــــــــــــــــورا میخواهم...،تــــــــــــــــــو که هدیه خدایی

رفیق بی وفا را کمتر از دشمن نمی دانم، سرم قربان آن دشمن که بویی از وفا دارد.

تـــــــــــــــــورا میخواهم...،تــــــــــــــــــو که هدیه خدایی

رفیق بی وفا را کمتر از دشمن نمی دانم، سرم قربان آن دشمن که بویی از وفا دارد.

مشخصات بلاگ
تـــــــــــــــــورا میخواهم...،تــــــــــــــــــو که هدیه خدایی

کوچکـَتر باشـَد یا بزرگتر، چـه فرقــے میـکُـند؟
!بـایــَد آنقدر مــرد باشـَدکه پاےـ حرفـــَش بـماند تا به آرامشــ برسے!
وگرنه دهـان هَر نامردے بوے گند... "دوسـتـت دارمـــ"های
الـــکــــےمـیدهــَد...

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جملات معنی دار» ثبت شده است

نمی گویم فراموشم مکن

نمی گویم فراموشم مکن هرگز،ولی گاهی به یاد آور، رفیقی را که می دانی نخواهی

رفت از یادش

داشتم فکر می کردم به ماندن و رفتنت،

نفهمیدم چه شد ... دیدم رفته ای!

بعد یک دفعه دلم خواست همه ی باورهای تلخم را بریزم دور؛

"عشق در نرسیدن است. با وصل، عشق می میرد."

نفرین به باورهایم!

بعد یک دفعه دلم خواست همه ی فاصله ها را پاک کنم؛

"همیشه فاصله ای هست"

نفرین به فاصله!

بعد نگاه کردم دیدم، چه تنها شده ام. دیدم چه قدر دلم هوایت را کرده است.

امشب  دوباره دیدمت.
چه زیبا شده بودی.
امشب دوباره دیدمت.
برق چشمانت مرا ربود.
امشب دوباره دیدمت.
لحن صدایت چه دل نشین بود.
امشب دوباره دیدمت.
لبخندت چه زیبا تر شده.
چهره ی معصومانه ات را دوست دارم.
دوستت دارم. 
کاش دوباره ببینمت.

آدمـها ، مثل ِ سایه اند !

ازشـون فــرار کنی ،

دنبــالت میدوند !

دنبالشون که بــدویی ،

ازت فــرار میکنند !!!!!!!!!

تنهایی

این متن مال من نیست واسه قشنگیش گذاشتم تو وبلاگ

 


دلم خندید دلم لرزید دلم گرفت دلم. . .

راستی دلم کجاست؟


دلی که می تپد دلی که تند میزند. دلی که یک ذره میشود .

دلی که میدهند. دلی که میبرند. . .

راستی مگر تو دل داری؟ مگر من دل دارم؟

دلت نرم است؟ دلت سنگ است؟ و یا از جنس آهنگ است؟


راستی جنس دلمان از چیست؟

شفاف و نرم شیشه ای است و یا تیره و سخت و سنگی؟


راستش دوست دارم سفر کنم به درون قلب ها.

توی قلب خودم. توی قلب تو. توی قلب همه

و ببینم آنجا چه خبر است


دوست دارم گوش بدهم به تپیدن دلها.

به تند زدنشان به تپش های آرام و تندی که می کوبد.

راستی؟


کجا را می کوبند؟ کدام در را؟ وای !

اگر دلی نباشد که هیچ دری را نکوبد.

به تپیدن نیفتد. تند نزند. عاشق نباشد یا اصلا عاشق نشده باشد


آن دل که دیگر دل نمی شود.

با این همه نمی دانم په جوابی به این دل بدهم


راستی! تو جواب دادی؟

کاش جوابت را میدانستم .

کاش می توانستم از رو دست تو از روی دل تو تقلب کنم .

کاش. . .

ولی در دوست داشتن که نمی شود تقلب کرد.

تازه آن هم با کسی که همه چیز را میداند